کد مطلب:157 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:329

احکام غصب
غصب آن است كه انسان از روی ظلم، بر مال یا حق كسی مسلط شود و این یكی از گناهان بزرگ است، كه اگر كسی انجام دهد، در قیامت به عذاب سخت گرفتار می شود. از حضرت پیغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده است كه هر كس یك وجب زمین از دیگری غصب كند در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او می اندازند.

مسأله 2693 ـ اگر انسان نگذارد مردم از مسجد و مدرسه و پل و جاهای دیگری كه برای عموم ساخته شده استفاده كنند، حق آنان را غصب نموده، و همچنین است اگر جایی را در مسجد كه قبلا دیگری به آن پیشی گرفته است تصرف كند.

مسأله 2694 ـ چیزی را كه انسان پیش طلبكار «رهن» یا «وثیقه» می گذارد، باید پیش او بماند كه اگر طلب او را ندهد طلب خود را از آن به دست آورد، پس اگر پیش از آن كه طلب او را بدهد آن چیز را بدون رضایت از او بگیرد، حق او را غصب كرده است.

مسأله 2695 ـ مالی را كه نزد كسی «رهن» یا «وثیقه» گذاشته اند، اگر دیگری غصب كند صاحب مال و طلبكار می توانند چیزی را كه غصب كرده از او مطالبه نمایند و چنانچه آن چیز را از او بگیرند، باز هم رهن است، و اگر آن چیز از بین برود و عوض آن را بگیرند، آن عوض هم مثل خود آن چیز رهن می باشد.

مسأله 2696 ـ اگر انسان چیزی را غصب كند، باید به صاحبش برگرداند، و اگر



[454]

آن چیز از بین برود باید عوض آن را به او بدهد.

مسأله 2697 ـ اگر از چیزی كه غصب كرده منفعتی به دست آید مثلا از گوسفندی كه غصب كرده، بره ای پیدا شود، مال صاحب مال است و نیز كسی كه مثلا خانه ای را غصب كرده، اگر چه در آن ننشیند باید اجاره آن را بدهد.

مسأله 2698 ـ اگر از دست بچه یا دیوانه چیزی را كه مال آنها است غصب كند، باید آن را به ولیّ او بدهد و اگر از بین رفته، باید عوض آن را بدهد. و اگر بدست آن بچّه یا دیوانه بدهد و از بین برود ضامن است.

مسأله 2699 ـ هر گاه دو نفر با هم چیزی را غصب كنند، اگر چه هر یك بتنهایی می توانسته اند آن را غصب نمایند، هر كدام آنان به نسبت استیلایی كه پیدا كرده ضامن آن است. ولی چنانچه هر كدام از آنان استیلای كامل بر آن چیز داشته باشد بطوریكه هر گونه تصرّفی بتواند در آن انجام دهد در اینصورت بعید نیست هر كدام ضامن همه آن چیز باشند.

مسأله 2700 ـ اگر چیزی را كه غصب كرده با چیز دیگری مخلوط كند مثلا گندمی را كه غصب كرده با جو مخلوط نماید، چنانچه جدا كردن آنها ممكن است اگر چه زحمت داشته باشد، باید جدا كند و به صاحبش برگرداند.

مسأله 2701 ـ اگر گوشواره یا چیز دیگری را غصب كند و خراب نماید باید آن را با مزد ساختنش به صاحب آن بدهد و در صورتی كه مزد ساختن كمتر از تفاوت ساخته و نساخته باشد تفاوت قیمت را هم باید بدهد، و چنانچه برای این كه مزد ندهد، بگوید آن را مثل اولش می سازم مالك مجبور نیست قبول نماید و نیز مالك نمی تواند او را مجبور كند كه آن را مثل اولش بسازد.

مسأله 2702 ـ اگر چیزی را كه غصب كرده بطوری تغییر دهد كه از اولش بهتر شود مثلا طلایی را كه غصب كرده گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده، باید به او بدهد و نمی تواند برای زحمتی كه كشیده مزد بگیرد بلكه بدون اجازه مالك حق ندارد آن را به صورت اولش درآورد. و اگر بدون اجازه او آن چیز را مثل اولش كند، باید مزد ساختن آن را هم به صاحبش بدهد و در صورتی كه مزد ساختن كمتر از تفاوت ساخته و نساخته باشد تفاوت قیمت را هم باید بدهد.

مسأله 2703 ـ اگر چیزی را كه غصب كرده بطوری تغییر دهد كه از اولش بهتر شود، و صاحب مال بگوید باید آن را به صورت اول در آوری واجب است آن را به



[455]

صورت اولش درآورد، و چنانچه قیمت آن بواسطه تغییر دادن از اولش كمتر شود، باید تفاوت آن را به صاحبش بدهد، پس طلایی را كه غصب كرده اگر گوشواره بسازد و صاحب آن بگوید باید به صورت اولش درآوری، در صورتی كه بعد از آب كردن قیمت آن از پیش از گوشواره ساختن كمتر شود، باید تفاوت آن را بدهد.

مسأله 2704 ـ اگر در زمینی كه غصب كرده با بذر و نهال خود زراعت كند، یا درخت بنشاند زراعت و درخت و میوه آن مال خود او است و چنانچه صاحب زمین راضی نباشد كه زراعت و درخت در زمین بماند، كسی كه غصب كرده باید فوراً زراعت یا درخت خود را اگر چه ضرر نماید از زمین بكند، و نیز باید اجاره زمین را در مدّتی كه زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمین بدهد و خرابیهایی را كه در زمین پیدا شده، درست كند مثلا جای درختها را پُر نماید. و اگر بواسطه اینها قیمت زمین از اولش كمتر شود، باید تفاوت آن را هم بدهد و نمی تواند صاحب زمین را مجبور كند كه زمین را به او بفروشد، یا اجاره دهد. و نیز صاحب زمین نمی تواند او را مجبور كند كه درخت یا زراعت را به او بفروشد.

مسأله 2705 ـ اگر صاحب زمین راضی شود كه زراعت و درخت در زمین او بماند، كسی كه آن را غصب كرده، لازم نیست درخت و زراعت را بكند ولی باید اجاره آن زمین را از وقتی كه غصب كرده تا وقتی كه صاحب زمین راضی شده بدهد.

مسأله 2706 ـ اگر چیزی را كه غصب كرده از بین برود، در صورتی كه مثل گاو و گوسفند باشد كه افراد آن یكنواخت و مثل هم نیستند بلكه به واسطه خصوصیات مختلف معمولا قیمت آنها تفاوت دارد باید قیمت آن را بدهد و چنانچه قیمت بازار آن فرق كرده باشد، باید قیمت روزی را كه می خواهد بپردازد بدهد و احتیاط مستحب آن است كه بالاترین قیمت از روز غصب تا روز پرداخت را بدهد.

مسأله 2707 ـ اگر چیزی را كه غصب كرده و از بین رفته مانند فرش های ماشینی، ظروف و كتاب و مانند اینها كه معمولا مثل آن فراوان است باشد باید مثل همان چیزی را كه غصب كرده بدهد، ولی چیزی را كه می دهد باید خصوصیاتش مثل چیزی باشد كه آن را غصب كرده و از بین رفته است.



[456]

مسأله 2708 ـ اگر چیزی را كه مثل گوسفند قیمت افراد آن با هم فرق دارد غصب نماید و از بین برود، چنانچه قیمت بازار آن فرق نكرده باشد ولی در مدتی كه پیش او بوده مثلا چاق شده باشد، باید قیمت زمانی كه چاق بوده بدهد.

مسأله 2709 ـ اگر شخص دیگری چیزی را كه او غصب كرده از او غصب نماید و از بین برود، صاحب مال می تواند عوض آن را از هر كدام از آنان بگیرد یا از هر كدام آنان مقداری از عوض آنرا مطالبه نماید و اگر از اوّلی بگیرد، می تواند اوّلی از دوّمی مطالبه كند ولی اگر از دوّمی بگیرد او نمی تواند آنچه را كه داده از اوّلی مطالبه كند.

مسأله 2710 ـ اگر چیزی را كه می فروشند یكی از شرطهای معامله در آن نباشد مثلا چیزی را كه باید با وزن خرید و فروش كنند، بدون وزن معامله نمایند، معامله باطل است، و چنانچه فروشنده و خریدار با قطع نظر از معامله، راضی باشند كه در مال یكدیگر تصرف كنند اشكال ندارد و گر نه چیزی را كه از یكدیگر گرفته اند مثل مال غصبی است و باید آن را به هم برگردانند. و در صورتی كه مال هر یك در دست دیگری تلف شود، چه بداند معامله باطل است چه نداند، باید عوض آن را بدهد.

مسأله 2711 ـ هر گاه مالی را از فروشنده بگیرد كه آن را ببیند یا مدتی نزد خود نگهدارد تا اگر پسندید بخرد، در صورتی كه آن مال تلف شود، باید عوض آن را به صاحبش بدهد.



[457]

احكام مالی كه انسان آن را پیدا می كند

مسأله 2712 ـ مال گمشده كه از قسم حیوان نیست چنانچه انسان پیدا كند اگر نشانه ای نداشته باشد كه بواسطه آن، صاحبش معلوم شود، و قیمت آن كمتر از یك درهم «6/12 نخود نقره سكه دار» نباشد احتیاط واجب آن است كه از طرف صاحبش صدقه بدهد.

مسأله 2713 ـ اگر مالی پیدا كند كه نشانه دارد و قیمت آن از 6 / 12 نخود نقره سكه دار كمتر است، چنانچه صاحب آن معلوم باشد و انسان نداند راضی است یا نه، نمی تواند بدون اجازه او آن را بردارد، و اگر صاحب آن معلوم نباشد، می تواند به قصد این كه ملك خودش شود بردارد و احتیاط واجب آنستكه هر وقت صاحبش پیدا شد اگر تلف نشده خود مال را و در صورتیكه تلف شده عوض آنرا به او بدهد و احتیاط واجب آنستكه لقطه منطقه حرم مكّه معظّمه را هم برندارد.

مسأله 2714 ـ هر گاه چیزی كه پیدا كرده نشانه ای دارد كه بواسطه آن می تواند صاحبش را پیدا كند، اگر چه صاحب آن كافری باشد كه در امان مسلمانان است، در صورتی كه قیمت آن چیز به 6/12 نخود نقره سكه دار برسد باید تا یك سال در محلّ اجتماعات مردم و جائی كه احتمال می دهد صاحب آن آنجا باشد اعلان كند به نحوی كه عرف مردم بگویند در مدّت یك سال مرتباً اعلان كرده است، و چنانچه از روزی كه آن را پیدا كرده تا یك هفته هر روز و بعد تا یك سال هفته ای یك مرتبه در محل



[458]

اجتماع مردم اعلان كند كافی است.

مسأله 2715 ـ اگر انسان خودش نخواهد اعلان كند می تواند به كسی كه اطمینان دارد بگوید از طرف او اعلان نماید.

مسأله 2716 ـ اگر تا یك سال اعلان كند و صاحب مال پیدا نشود می تواند آن را برای خود بردارد به قصد این كه هر وقت صاحبش پیدا شد عوض آن را به او بدهد، یا برای او نگهداری كند كه هر وقت پیدا شد به او بدهد، یا از طرف صاحبش صدقه بدهد. ولی احتیاط مستحب آنستكه از طرف صاحبش صدقه بدهد.

مسأله 2717 ـ اگر بعد از آن كه یك سال اعلان كرد و صاحب مال پیدا نشد مال را برای صاحبش نگهداری كند و از بین برود، چنانچه در نگهداری آن كوتاهی نكرده و تعدی یعنی زیاده روی هم ننموده ضامن نیست ولی اگر از طرف صاحبش صدقه داده باشد، یا برای خود برادشته باشد، در هر صورت ضامن است. امّا اگر صاحب مال بصدقه دادن راضی شود ضامن نیست.

مسأله 2718 ـ كسی كه مالی را پیدا كرده، اگر عمداً به دستوری كه گفته شد اعلان نكند، گذشته از این كه معصیت كرده، باز هم واجب است اعلان كند.

مسأله 2719 ـ اگر دیوانه یا بچه نابالغ چیزی پیدا كند، ولیّ او باید اعلان نماید. و پس از آن برای او تملّك و یا از طرف صاحبش صدقه بدهد امّا اگر برای صغیر مصلحت دارد تملّك نماید.

مسأله 2720 ـ اگر انسان در بین سالی كه اعلان می كند از پیدا شدن صاحب مال نا امید شود به نحوی كه اعلان كردن لغو شمرده شود، احتیاط واجب آن است كه آن را صدقه بدهد.

مسأله 2721 ـ اگر در بین سالی كه اعلان می كند مال از بین برود، چنانچه در نگهداری آن كوتاهی كرده، یا تعدی یعنی زیاده روی كرده باشد باید عوض آن را به صاحبش بدهد، و اگر كوتاهی نكرده و زیاده روی هم ننموده چیزی بر او واجب نیست.

مسأله 2722 ـ اگر مالی را كه نشانه دارد و قیمت آن به 6 / 12 نخود نقره سكه دار می رسد در جایی پیدا كند كه معلوم است بواسطه اعلان صاحب آن پیدا نمی شود می تواند در روز اول آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد و لازم نیست صبر كند تا سال تمام شود و چنانچه صاحبش پیدا شود و به صدقه دادن راضی نشود باید



[459]

عوض آن را به او بدهد و ثواب صدقه ای كه داده مالِ خود او است.

مسأله 2723 ـ اگر چیزی را پیدا كند و به خیال این كه مالِ خود او است بر دارد بعد بفهمد مال خودش نبوده، باید تا یك سال اعلان نماید. و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر آنرا با پای خود حركت داده و جا بجا كند.

مسأله 2724 ـ باید موقع اعلان جنس چیزی را كه پیدا كرده معین نماید به طوری كه عرفا بگویند آن را تعریف كرده، مثل این كه بگوید: «كتاب یا لباسی را پیدا كرده ام» و اگر بگوید: «چیزی پیدا كرده ام» كافی نیست.

مسأله 2725 ـ اگر چیزی را پیدا كند و دیگری بگوید مالِ من است، در صورتی باید به او بدهد كه نشانه های آن را بگوید و یقین یا اطمینان پیدا كند كه مال او است.

مسأله 2726 ـ اگر قیمت چیزی كه پیدا كرده به 6 / 12 نخود نقره سكه دار برسد چنانچه اعلان نكند و در مسجد، یا جای دیگری كه محل اجتماع مردم است بگذارد و آن چیز از بین برود، یا دیگری آن را بردارد كسی كه آن را پیدا كرده ضامن است.

مسأله 2727 ـ اگر مالی را كه كمتر از 6 / 12 نخود نقره سكه دار ارزش دارد پیدا كند و از آن صرف نظر نماید و در مسجد یا جای دیگر بگذارد چنانچه كسی آن را بردارد، برای او حلال است.

مسأله 2728 ـ هر گاه چیزی پیدا كند كه اگر بماند فاسد می شود باید تا مقداری كه ممكن است آن را نگهدارد بعد با اجازه مجتهد جامع الشرائط یا وكیل او قیمت آنرا معیّن كند و بفروشد و پولش را نگهدارد و تا یك سال تعریف و اعلان كند چنانچه صاحب آن پیدا نشد از طرف او صدقه بدهد.

مسأله 2729 ـ اگر چیزی را كه پیدا كرده موقع وضو گرفتن و نماز خواندن همراه او باشد، در صورتی كه قصدش این باشد كه صاحب آن را پیدا كند اشكال ندارد. و الاّ حكم مغصوب را دارد.

مسأله 2730 ـ اگر كفش او را ببرند و كفش دیگری به جای آن بگذارند چنانچه بداند كفشی كه مانده مالِ كسی است كه كفش او را برده و راضی است كه كفشش را



[460]

عوض كفشی كه برده است بردارد در صورتی كه از پیدا شدن صاحبش مأیوس و یا برایش مشقت داشته باشد می تواند به جای كفش خودش بردارد، ولی اگر قیمت آن از كفش خودش بیشتر باشد باید هر وقت صاحب آن پیدا شد زیادی قیمت را به او بدهد و چنانچه از پیدا شدن او نا امید شود باید زیادی قیمت را از طرف صاحبش صدقه بدهد. و اگر احتمال دهد كفشی كه مانده مالِ كسی نیست كه كفش او را برده در صورتیكه قیمت آن از 6 / 12 نخود نقره سكه دار كمتر باشد می تواند برای خود بردارد و اگر بیشتر باشد باید تا یك سال اعلان كند و بعد از یك سال بنابر احتیاط واجب از طرف صاحبش صدقه بدهد.

مسأله 2731 ـ لباسهائی را كه برای دوختن نزد خیّاط می آورند، طلائی را كه نزد زرگر برای تعمیر می گذارند، كتابهائی كه برای صحافی یا فروش به صحّاف و كتابفروش می سپارند و وسایلی كه برای تعمیر و اصلاح نزد تعمیر كار می برند چنانچه صاحب آنها مجهول باشد و بسراغ آنها نیاید پس از جستجو و تحقیق اگر از آمدن صاحب آنها مأیوس شوند بنابر احتیاط واجب باید از طرف صاحبانش آنها را صدقه بدهند.